۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه

دلم برای بیانیه های میرحسین تنگ شده/به امید روزی که من و تو و میرحسین آزاد باشیم

اصلا نمی دونم چی بنویسم... سرم درد می کنه... اینقدر بیانیه های میرحسین رو خوندم و خوندم و خوندم که سرم درد می کنه. بعد کامنت های پایین بیانیه رو می خوندم و بیشتر سرم درد می گرفت:
"چرا از کلمه امام استفاده می کنه"
"اینقدر از ارزش ها حرف نزن سید! "
"تکراری شدی"
و صدها نق و ایراد دیگر...
باور نمی کنید چقدر دلم برای بیانیه های امیدبخش و اصولی اش تنگ شده... به امید روزی که من و تو و میرحسین آزاد باشیم... دستتو بده به من هموطن... اون روز نزدیکه...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر