۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

با گونه های خیس می نویسم: حقوق پایمال شده نسلمان را در 25 بهمن پس میگیریم

ایران من سال هاست حسرت آزادی را می خورد، سال هاست در راه رسیدن به آزادی هزینه داده ایم، تحقیر شده ایم، باتوم خورده ایم، کشته شده ایم، زیر پتو گریه کرده ایم، سرمان را پایین انداختیم و به تقدیر فحش داده ایم، سال هاست آرزوی نفس کشیدن داشته ایم، سال هاست نسل من و تو نسل سوخته و نسل نفرین شده نامیده شده است، سال هاست حقم پایمال می شود، نسل ما نسل قناری های خوش آوازی است که دهنشان مهر شده است، نسل انسان های بیداریست که مجبورند خود را به خواب بزنند، عکس ما با سرمه ی خون چشم دنیا رو گرفته.
آیا ما نباید تقاص بگیریم؟ آیا باید آرزوی لمس آزادی را به گور ببریم؟ چه کسی در دنیا به اندازه ما مظلوم است؟ چه کسی به اندازه ما حداقل ها را می خواهد؟ مگر ما چیزی به جز آزادی می خواهیم ؟ مگر برای این آزادی بهاء نداده ایم؟
پس چرا نباید در این پنچ روز باقی مانده هم نسلان خود را بیدار کنیم؟ چه جای ترس است؟ آیا ترس از پخش اعلامیه و دیوارنویسی ارزش سرکوب دوباره را دارد؟
من دیگر توان حسرت خوردن را ندارم، دیگر نمی توانم قبول کنم که برگردم عقب و دوباره بیایم، اینبار باید حقم را بگیرم.

باور کنید در این پنج روز باقی مانده می توانیم همه را بیدار کنیم تا حق پایمال شده ای که از لحظه تولد همراه ما بود را پس بگیریم، ترس نباید جلوی غیرت ما را بگیرد، نباید مانع اطلاع رسانی ما شود، پنج روز باقی مانده باید همه را بیدار کنیم، حق گرفتی است، پس میگیریم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر